تفاوت کوچینگ با مشاوره :
مشاور به شخصی گفته می شود که با تحصیلات آکادمیک خود در زمینه ای تخصص گرفته. و برای مشکلات و مسائل افراد راهکاری را تجویز می کند. در این روش مراجع بدون هیچ تلاشی به راهکار رسیده است. و بسیاری از مسائل شخصیتی و سختی هایی که در این مسیر متحمل می شود را کاملا به عهده نمی گیرد. و این باعث اثر گذاری کمتر مشاوره می شود.
اما در فرآنید کوچینگ، کوچ هیچ نسخه ای برای مراجع تجویز نمی کند. بلکه با به کارگیری تکنیک ها و سوالات قدرتمندی که مطرح می کند کمک می کند که مراجع، خود جواب ها را پیدا کند و به راهکار برسد. یک کوچ در طول مسیر در کنار مراجع حرکت می کند و در برخورد با موانع او را حمایت می کند.
کوچ کیست؟
کوچ در فرآیند کوچینگ به مراجع خود کمک میکند تا از وضعیت کنونی خود به وضعیت مطلوب برسد. چگونه این روند پیش میرود که مراجع بتواند کیفیت زندگی خود را بهبود دهد. با مهارت هایی که او در آموزش های پایه کوچینگ بدست می آورد، کمک می کند تا چالشی که در جلسه بیان می شود شفاف شده و باعث آگاهی بیشتر برای مراجع شود. این مهارت ها شامل گوش شنوا، سوالات قدرتمند، تغییر دیدگاه، بازخورد و … می باشد.
در فرآیند کوچینگ یکی از اصل هایی که خیلی مهم است ارتباط موثر است. برای اینکه مراجع بتواند به راحتی با کوچ خود چالش هایش را مطرح کند و احساس امنیت داشته باشد باید ارتباطی موثر در فرآیند کوچینگ بین کوچ و کوچی ایجاد شود. کوچ با گوش شنوایی که دارد به حرف های مراجع با دقت تمام گوش میدهد. و با سوالات قدرتمندی که از مراجع خود میپرسد جلسه را پیش میبرد.
در کوچینگ به هیچ عنوان، کوچ به گذشته مراجع نمیرود مگر آنکه بخواهد دستاوردهای آن را آشکار کند. کوچ به هیچ عنوان در فرآیند کوچینگ راهکاری نمیدهد و مسیر را تعیین نمیکند. در جلسه کوچینگ تمام مسیر در دست مراجع میباشد و کوچ به عنوان همراه موفقیت در کنار مراجع است. کوچ با بازخوردهای خود به مراجع به صورت یک آینه عمل میکند
و با گوش شنوایی که دارد به مراجع خود بازخوردهایی میدهد که هر تکه از آینه را تکمیل می کند. مراجع در جلسه موضوعی را بیان می کند و با صحبت در مورد آن دیدگاهی خود را بازگو می کند و او میتواند با شنیدن فعالی که دارد به دیدگاه کوچی پی ببرد. و با سوالی قدرتمند باعث تغییر دیدگاه مراجع شود. تمام این فرآیندهایی که گفته شد باعث می شود که چالش مراجع با سوال ها، بازخوردها هرچه بیشتر شفاف تر شود. و باعث آگاهی بیشتر برای مراجع شود.
و در آخر جلسه با آگاهی هایی که بوجود آمده باعث اقدام مراجع به کاری می شود که در راستای بهبود زندگی خود است.
تفاوت کوچینگ با منتورینگ :
منتور به شخصی گفته می شود که در زمینه خاصی تجربه کسب کرده است. و تمایل دارد تجربه خود را به دیگران منتقل کند. مثلا تعمیرکاری را در نظر بگیرید که تجارب سی ساله خود را به شاگرد خود منتقل می کند تا او این مسیر را راحت تر و کوتاه تر طی کند. در این روش فرد از منتور خود تقاضای راهنمایی و نصیحت دارد. اما در فرآیند کوچینگ ، نصیحت کردن هیچ جایگاهی ندارد …
حتی اگر کوچ در آن زمینه تجربه های زیادی داشته باشد! کوچ معتقد است که مراجع فردی خلاق، توانمند و بی کم و کاست است. از این رو به مراجع کمک می کند که جواب سوالات را در خودش بیابد.
تفاوت کوچینگ با تراپی :
تراپیست یا درمانگر به معالجه افرادی که مشکلات روانی و شناختی دارند می پردازد. فرض تراپیست بر این است که فرد دارای مشکلات شناختی است. و کمک می کند تا نقطه ضعف های فرد شناسایی و برطرف شود. بنابراین فرآیند درمانگری نمی تواند در ایجاد تغییرات مثبت و لذت رسیدن به اهداف چندان کارآمد باشد. تمرکز تراپیست بر گذشته فرد و پیدا کردن حفره های آن است. اما تمرکز کوچ بر روی زمان حال فرد و رسیدن به نقطه ی مطلوبیست است. که مراجع می خواهد به آن برسد.
در کوچینگ به جای توجه به نقطه ضعف ها، تمرکز بر روی نقاط قوت فرد برای رسیدن به وضعیت مطلوب می باشد.
هیچ دیدگاهی برای این محصول نوشته نشده است.